امروز دوشنبه 10 اردیبهشت 1403 http://normohammad.cloob24.com
0

ریزش مو می تواند نشانه چه بیماری باشد؟ 

ریزش مو

ریزش مو می تواند نشان دهنده بیماری باشد

اگر به یکباره دچار ریزش مو شده اید و یا موهای شما بسیار نازک شده است می تواند نشانه بعضی از بیماری ها باشد که باید به آن اهمیت دهید. بیماری های که علائم آن ریزش مو و نازک شدن آن ها می باشد را آماده کرده ایم. توصیه می کنیم که این مقاله را از دست ندهید و حتما آن را مطالعه کنید. با ما همراه شوید.

کم خونی:

اگر شما به صورت غیرمنتظره متوجه ریزش موی سر خود شده اید، این می‌تواند نشانه کم خونی فقر آهن باشد. یک تست خون می‌تواند سطح آهن در خون شما را مشخص نماید. مکمل‌های آهن و تغییر در رژیم غذایی با استفاده خوراکی‌های غنی از آهن این نوع ریزش مو را کنترل می‌کند. ریزش مو علاوه بر این به صورت موقت می‌تواند به تحولات غیرمنتظره در سطح استروژن پس از بارداری و یا پس از توقف استفاده قرص‌های ضد بارداری رخ دهد.

کم بودن پروتئین:

پروتئین، جزء ضروری برای ساختن مو‌ها هست، در نتیجه اگر به مقدار کافی پروتئین استفاده نکنید، متوجه ریزش و نازک شدن مو‌ها می‌شوید. کسانی که دارای مشکلات معده -روده‌ای می باشند و یا کسانی که جراحی بای پس معده را انجام داده اند امکان دارد دارای مشکلاتی در جذب پروتئین باشند. این مشکلات را پزشک می‌تواند معالجه کند. اما این را بدانید که زیادتر نازک شدن موها، حتی در زنان، می‌تواند ارثی باشد.

شوره سر:

وجود پوسته زرد و یا سفید در بین موهایتان، و یا حتی ابروها، نشانه درماتیت سبوره هست. شامپو‌های ویژه شوره و کورتیزون‌های تجویزی توسط پزشک می‌تواند معالجه کننده شوره سر باشد. شوره سر می‌تواند به دلیل مخمر و یا التهاب پوستی رخ دهد. شوره سر، طبق معمول در زمستان بدتر می‌شود.

ریزش مو

استرس:

هر کسی می‌داند که استرس مو‌های سر را خاکستری می‌کند.

سندرم کوشینگ:

مو‌های شکننده نشانه‌ای از مبتلا شدن به سندرم کوشینگ هست. این سندرم در اثر افزایش ترشح هورمون کورتیزول از غده فوق کلیوی رخ می‌دهد و علائمی مثل افزایش فشار خو، خستگی و کمردرد را بهمراه دارد. برای بعضی اشخاص معالجه این سندرم احتیاج به جراحی، شیمی درمانی و پرتو درمانی دارد.

مریضی تیروئید:

کسانی که دچار کم کاری تیروئید می‌شوند، امکان دارد متوجه افزایش ریزش مو‌ها و تغییر در ظاهر آن‌ها گردند. کم کاری تیروئید به معنای آن هست که غده تیروئید شما بدرستی کار نمی‌کند و این اختلال می‌تواند منتج به خستگی، عدم تحمل سرما، درد مفاصل، درد عضلانی، چهره پف کرده و افزایش وزن نیز بشود.

0
هومیوپاتی درمان چیست؟
هومیوپاتی درمان چیست؟
آیا با درمان هومیوتاپی آشنا هستید؟می دانید چه درمانی به این نام مشهور است؟
 
 برای نخستین بار دوره آموزشی طب هومیوپاتی با همکاری جهاد دانشگاهی اصفهان، گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه اصفهان و انجمن هومیوپاتی این شهر با هدف فرهنگ سازی و آموزش پزشکان در حال برگزاری است.
پدرام معینی، عضو جامعه بین‌المللی هومیوپاتی: درطب هومیوپاتی تلاش می‌شود تا با تقویت سیستم‌های ایمنی، هورمونی، عصبی و مکانیسم‌های فیزیولوژیک، بدن انسان را در شرایط ایده‌ال نگه داشت.
وی اظهار کرد: هومیوپاتی با تقویت عملکرد سیستم‌های بدن و تنظیماتی که میان آنها وجود دارد باعث می‌شود تا بدن درمان خود را شروع کرده و عامل به وجود آورنده بیماری را از بین ببرد.
وی افزود: طب هومیوپاتی از نظر لغوی به معنای مشابه بیماری یا مشابه درمان است و در این نوع طب، دارو صرفا جهت تسکین علایم بیماری کاربرد نداشته بلکه سبب تقویت بدن شده و ریشه بیماری را در بدن درمان می کند.
این عضو جامعه بین المللی هومیوپاتی، توجه به ویژگی‌های شخصیتی و سرشت بیمار را در درمان یکی از ویژگیهای طب هومیوپاتی دانست و گفت: هومیوپاتی به دلیل توجه به سرشت بیمار، ریشه مشترکی با طب سنتی دارد به همین دلیل در دسته بندی در گروه طب‌های مکمل و جایگزین قرار می‌گیرد.
معینی افزود: توجه به سرشت و طبع افراد این امکان را در هومیوپاتی فراهم می‌آورد تا بتوان احتمال ابتلا افراد به برخی از بیماری‌ها را پیش بینی نمود.
وی تصریح کرد: طب هومیوپاتی می تواند مکمل خوبی در کنار پزشکی باشد، به طوری ‌که بسیاری از بیمارانی که عادت کرده‌اند از داروهای شیمیایی برای تسکین علایم بیماری استفاده کنند می‌توانند از طب هومیوپاتی بهره برند چرا که هومیوپاتی در برخی از موارد جایگزین و در کنار طب رایج مورد استفاده قرار می‌گیرد.
معینی بیان کرد: بر خلاف نظر رایج در ذهن پزشکان، طب هومیوپاتی در تقابل با پزشکی رایج نیست و در کنار پزشکی رایج می‌تواند بسیار موثر و تاثیر گذار باشد، چرا که هومیوپاتی محور تعادل و تنظیم بدن است.
عضو جامعه بین المللی هومیوپاتی در خصوص داروهای مورد استفاده در طب هومیوپاتی، خاطر نشان کرد: بیشتر داروها در هومیوپاتی ریشه‌های گیاهی و معدنی دارند و به همین دلیل هومیوپاتی جز درمان‌های طبیعی قرار گرفته و بیشترین تاثیر را در درمان بیماری‌های مزمن دارا است.
معینی، میزان مصرف کم دارو در هومیوپاتی را یکی از مزیت‌های این روش درمانی عنوان کرد و گفت: در طب هومیوپاتی، بیمار هر 3 هفته یک بار یک دوز پایین از دارو را مصرف می‌کند و مانند داروهای شیمیایی لازم نیست تا هر روز حجم بسیاری از داروها را برای کاهش علایم بیماری استفاده نماید، زیرا همین مقدار کم دارو علاوه بر تسکین علایم به درمان ریشه‌ای بیمار ی نیز می‌پردازد.
وی افزود: البته لازم به ذکر است که مصرف داروهای هومیوپاتی هیچ منافاتی با مصرف داروهای شیمیایی ندارد و بیمار می‌تواند همزمان با داروهای هومیوپاتی، داروهای شیمیایی تجویز شده در طب رایج را نیز مصرف کند.
عضو جامعه بین المللی هومیوپاتی اظهار داشت: البته نباید از ذهن دور داشت که مصرف داروهای گیاهی تجویز شده در طب هومیوپاتی جزء درمان‌های کم عارضه بوده و شاهد تاثیر درمان طولانی تری خواهیم بود. علاوه بر این‌که داروهای هومیوپاتی ضمن کاهش علایم بیماری برای درمان ریشه‌ای بیماری نیز مناسب است.
وی ادامه داد: استفاده از داروهای رقیق شده در طب هومیوپاتی سبب به وجود آمدن این ابهام شده که داروهای مورد استفاده در این طب دارو نما هستند در صورتی که این گونه نیست و در تحقیقات صورت گرفته مشخص شده که داروهای هومیوپاتی در مقایسه با دارو نماها اثر بیشتری دارند.
معینی تصریح کرد: در حال حاضر هومیوپاتی در سطح دنیا به عنوان یک طب آکادمیک پذیرفته شده به گونه ای که در سازمان بهداشت جهانی نیز به عنوان یک دپارتمان پذیرفته شده و پزشکان بدون مرز در این حوزه مشغول به فعالیت هستند.
وی ادامه داد: در کشورهای آسیایی نیز هند و پاکستان از کشورهای پیشرو در این طب هستند. به عنوان نمونه در هند بیش از 60 هزار پزشک هومیوپات مشغول به فعالیت هستند، اما در ایران حتی بسیاری از پزشکان آشنایی با طب هومیوپاتی نداشته و آگاهی نسبت به آن ندارند.
عضو جامعه بین المللی هومیوپاتی بیان کرد: فرهنگ شناخت هومیوپاتی را باید اول برای پزشکان و بیماران به وجود آورد و در مرحله دوم برای مردم فر هنگ سازی کرد تا این تفکر اشتباه که درمان به روش هومیوپاتی تقابلی با درمان به روش پزشکی رایج ندارد در پزشکان و بیماران رفع شود. به عنوان نمونه بیمار سرطانی همزمان با مصرف داروهای شیمیایی برای کاهش علایم و تسکین از داروهای هومیوپاتی استفاده کند.
وی افزود: اعضای انجمن هومیوپاتی در ایران علاوه بر درمان بیماران در حوزه تحقیق، پژوهش و آموزش نیز فعالیت دارند.
معینی خاطرنشان کرد: به منظور بستر سازی برای معرفی و شناخت هومیوپاتی در ایران با تایید و همکاری وزارت بهداشت و درمان از دو سال پیش انجمن هومیپاتی ایران فعالیت خود را آغاز کرده است. در اصفهان نیز انجمن هومیوپاتی به منظور معرفی و شناخت هرچه بیشتر این روش طرح‌های تحقیقاتی گوناگونی را با همکاری دانشگاه علوم اصفهان انجام داده است.
وی اظهار داشت: برای نخستین بار دوره آموزشی طب هومیوپاتی با همکاری جهاد دانشگاهی اصفهان، گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه اصفهان و انجمن هومیوپاتی اصفهان با هدف فرهنگ سازی و آموزش پزشکان در حال برگزاری است.
لازم به ذکر است در حال حاضر 30 پزشک هومیوپاتی در استان اصفهان مشغول به ارایه خدمت به بیماران هستند.
به گزارش ایسنا، هومیوپاتی روش درمانی ویژه‌ای است که با تحریک دقیق سیستم ایمنی و حیاتی بیمار با داروهای ویژه فرد را به سوی بهبودی سوق می‌دهد.
 
منبع:منبع: جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران - jdtums.ac.ir
0

آوا و موسیقی سالها قبل از آن که بشر کلام و بیان را بیاموزد وجود داشته است. پرندگان، درخت، دریا، حیوانات و حتی پاییز، هر جایی از طبیعت، یک.

آوا و موسیقی سالها قبل از آن که بشر کلام و بیان را بیاموزد وجود داشته است. پرندگان، درخت، دریا، حیوانات و حتی پاییز، هر جایی از طبیعت، یک موسیقی منحصر به فرد و مخصوص به خود را دارد.

شما با شنیدن یک موزیک شاد، خوشحال می‌شوید و با شنیدن یک موزیک غمگین ممکن است ناراحت شوید، آیا موسیقی می‌تواند در بروز یا بهبود بیماریها در انسان موثر باشد؟

تحقیقات نشان داده است که موسیقی به شدت بر جسم و روان انسان تاثیر گذار است.

در حقیقت یک شاخه جدید از علم به نام موسیقی درمانی، معرفی شده است که در آن از موسیقی برای درمان بیماریها استفاده می‌شود.

موسیقی درمانی به خصوص در مورد بیماران مبتلا به سرطان، کودکان مبتلا به بیش فعالی و سایر بیماریها موثر بوده است و برخی از بیمارستانها از موزیک برای کمک به کنترل درد، از بین بردن افسردگی و کاهش تنش در عضلات استفاده می‌کنند.

این موضوع عجیب و پیچیده ای نیست و موسیقی می‌تواند از راههای مختلفی بر بدن انسان اثر بگذارد. برخی از آنها عبارتند از:

موسیقی و امواج مغزی:

تحقیقات نشان داده است که موسیقی می‌تواند امواج مغزی را با خود همراه کند بطوریکه هر نوع از موسیقی، باعث می‌شود که امواج مشابه با آن در مغز ایجاد شود.

ضربه‌های تندتر در موزیک باعث افزایش دقت و تمرکز می‌شوند و گامهای آهسته تر باعث آرامش بیشتر می‌شوند.همچنین مشخص شده است که اثر موسیقی بر مغز انسان حتی پس از قطع شدن آن نیز ادامه دارد.

موسیقی و تنفس و ضربان قلب:

با ایجاد تغییر در امواج مغزی، عملکرد سایر اعضای بدن نیز تغییر می‌کند. این تغییرات توسط سیستم اعصاب خودکار (سمپاتیک و پارا سمپاتیک)اعمال می‌شود. و این نوع دستگاه عصبی می‌تواند تنفس و ضربان قلب را تند تر یا کند تر کند.

بنابراین موسیقی می‌تواند از آثار مزمن استرس ها بر بدن پیشگیری کند.

اثر بر ذهن انسان:

موسیقی می‌تواند باعث ایجاد تفکر مثبت در ذهن انسان شود و به همین دلیل می‌تواند در درمان افسردگی و اضطراب موثر باشد.

موسیقی می‌تواند جلوی آثار مخرب استرس را بر بدن بگیرد و می‌تواند قدرت خلاقیت و خوش بینی را افزایش دهد.

آثار دیگر موسیقی:

موسیقی می‌تواند آثار مهم دیگری نیز بر بدن انسان داشته باشد مانند کاهش دادن فشار خون (‌با کاهش دادن فشار خون خطر سکته های مغزی و سایر عوارض آن کاهش می‌یابد)، افزایش ایمنی انسان، کاهش تنش در عضلات و اینکه موسیقی به ایجاد و حفظ سلامتی در انسان کمک می‌کند.

در یک تحقیق که در سال 2006 در کشور آمریکا انجام شد مشخص شد که موسیقی می‌تواند درد ناشی از آرتروز مفاصل را نیز کاهش دهد: نشریه تخصصی پرستاری آمریکا شماره 54 صفحه 553

the Journal of Advanced Nursing (June 2006; Volume 54, Page 553).

نتیجه:

تحقیقات وسیعی که در این زمینه انجام شد، باعث شد که از موسیقی به عنوان یک ابزار قدرتمند در درمان برخی از بیماریها استفاده شود.

درمان با موسیقی هم می‌تواند از طریق شنیدن موسیقی باشد و هم از طریق نواختن آن.

در روش نواختن موسیقی اجباری نیست که موسیقی نواخته شده، دارای قابلیت بالا و یا کلاسیک باشد نکته مهم این است که این موسیقی برخاسته از قلب و احساسات شما باشد.

یک موسیقی مناسب می‌تواند بین ذهن و جسم شما تعادل برقرار کند و از سوی دیگر یک موسیقی منفی یا نامناسب می‌تواند شما را سرشار از نفرت کند و به شما آسیب روحی و جسمی‌بزند.

0
طرز جمع آوری و نگهداری گیاهان کوهستان به روش علمی

 

این قسمت جهت استفاده دانشجویان رشته های گیاهشناسی و گیاهپزشکی آورده شده است

 جمع آوری گیاهان:

برای شناختن اقلیم، از گیاهان یک منطقه که با ثبات ترین عامل می باشند استفاده می شود، سازمانهایی هستند که گیاهان را جمع آوری کرده پس از نامگذاری با تشخیص در هرباریوم ها برای دسترسی محققان نگاه می دارند، زیرا به دلیل نبودن فرصت و وسایل کافی، بررسی گیاهان در محل جمع آوری مقدور نیست. پس گیاهان یک منطقه در فصول مناسب جمع آوری می شود تا در صورت لزوم قابل دسترسی باشند.

- مراحل جمع آوری نمونه های گیاهی: 1)وسایل کار 2)انتخاب نمونه و طرز چیدن آن 3)ثبت مشخصات     4)فصل جمع‌آوری 5)خشک وپرس کردن گیاه 6)توصیه های لازم جهت آماده کردن نمونه (چسباندن.)7)تنظیم و نگهداری نمونه‌ها 8)نامگذاری و رده‌بندی 9)محل نگهداری 10)مراقبت از مجموعه گیاهان 

 1- وسایل کار: الف)ابزار کندن گیاهان: 1- بیلچه، شفره= در آوردن گیاه با ریشه              2- کاردک= در آوردن گیاهان با ریشه از زمینهای سخت و کوهستانی             3- تبرتیشه= برای نمونه‌برداری از درختچه‌ها و بوته‌ها       4- چاقو و قیچی باغبانی= برای نمونه‌برداری از درختان و درختچه‌ها و بوته‌ها     5- چنته ابزار= کیف مخصوص نگهداری ابزار     6- چنگک= برای بیرون کشیدن گیاهان آبی از برگه‌ها

 ب)وسایل حمل گیاهان: 1- جعبه یا چمدان چوبی: یک جعبه بیضی شکل همراه با یک بند چرمی     2- ساک برزنتی: ساک مخصوص کوه پیمایی      3- کیسه پلاستیکی: جهت جلوگیری از تبخیر رطوبت گیاه       4- پرس دستی: جهت جمع آوری گیاهان با برگها و گلهای لطیف 

2- انتخاب نمونه و طرز چیدن آن: نمونه جمع‌آوری شده هرچه بیشتر به فرم طبیعی گیاه نزدیک باشد که برای نیل به این هدف باید به نکات مذکور در زیر توجه شود:  

الف)نمونه باید کامل باشد یعنی تمام اعضای اصلی گیاه نمایان باشد (ریشه- ساقه- برگ- گل- میوه). البته اگر گل و میوه روی یک گیاه باشد بهتر است ولی اگر نبود در همان نقطه محل رویش می‌توان نمونه‌های دیگری را که دارای عضو اصلی باشد جستجو کرد.  

ب)تعداد نمونه‌های جمع‌آوری شده هرچه زیادتر باشد بهتر است ولی باید سعی کرد که تعداد نمونه‌ها از 5 عدد کمتر نباشد.

ج)گیاهانی که برگهای مجتمع زمینی (Rosette)دارند باید برگهایشان را هم به همراه نمونه چید.

د)اگر میوه و بذر گیاهی رسیده باشد دانه های رسیده را در یک پاکت کوچک جمع آوری کرده و روی آن یادداشت می کنیم.  

ه)بعضی از گیاهانی که گلهای ظریفی دارند و یا اینکه گلها لوله ای است چون ممکن است که در کیسه خراب شوند باید در پرس دستی قرار داد و با دقت گلهای بزرگ مانند زنبقها و یا لوله‌ای را از هم باز کرده و در لابلای کاغذ خشک کن بگذاریم.  

و)از گیاهانی که نر و ماده روی پایه های مختلف و یا روی شاخه های جداگانه قرار دارند باید هم از پایه های نر و هم از پایه های ماده نمونه برداری کرد.  

ز)پس از خارج ساختن ریشه از زمین باید گیاه را تکان داد تا خاک ریشه گرفته شود و چون آن را در کیسه قرار می دهیم، گل و برگ گیاهان دیگر را آلوده نسازد. اگر باران روی گیاهان باریده باشد و یا قطرات شبنم روی آنها باشد قبل از قرار دادن آنها در کیسه تکان بدهیم تا آبشان گرفته شود.  

ح)نمونه سرشاخه درختان و درختچه ها و بوته های بزرگ را از شاخه های مثمر انتخاب کنیم و برای اینکه اندازه برگها مشخص باشد از پائین و وسط و بالای درخت شاخه برگ دار را می چینیم.  

ط) گیاهان آبزی را بهتر است بلافاصله در پرس قرار داد و قبل از پرس کردن آنها، با تکان دادن و استعمال کاغذ خشک کن، آب زیادی آنها را بگیریم.  

ی)گیاهان انگل را به همراه میزبان هایشان باید جمع آوری نمود و در صورتیکه نمونه برداری از میزبان ممکن نباشد باید وضع موجود و نام و نشان هر یک را به دقت یادداشت کرد.  

 3- ثبت مشخصات گیاهان جمع‌آوری شده: - نام محل(نشانی کامل جغرافیایی)   - محل رویش    -ارتفاع محل    -تاریخ     -نام جمع آوری کننده -نام محلی - نوع استفاده     - وضع نمونه 

 4- فصل جمع‌آوری: گیاهان می توانند بهاره، تابستانه، پائیزه باشند ولی برحسب اینکه بارندگی و درجه حرارت سال به سال متغیر است باید نکات زیر را رعایت کرد:

الف)تقویم کار باید از جنوب به شمال و برحسب بارندگی و درجه حرارت تنظیم شود (در جنوب بهار زودتر فرا می رسد).

ب)برای جمع آوری گیاهان یکساله زودتر و برای بوته ها و درختان دیرتر باید اقدام کرد.

ج)برای جمع آوری گیاهان پیازی پس از ذوب برف در ارتفاعات باید جستجو کرد ولی برای گیاهانی که دوره رشد کوتاهی در نقاط خشک دارند پس از اولین بارندگی به سرعت باید اقدام کرد و یک مکان خاص در فصول مختلف باید بررسی گردد تا همه گیاهان منطقه شناسایی شود.

 5- خشک کردن گیاه: برای خشک کردن گیاه بایستی آن را بین دو برگ کاغذخشک‌کن قرار داد. این کاغذها باید رطوبت را جذب کرده و تهویه مناسب داشته باشند. بین چند نمونه یک مقوا نیز قرار می دهیم که در پرس ناموزونی که نمونه ها به وجود می آورد باعث بد فرمی نمونه خشک شده نشود. به جای مقوا از تخته سه لایه یا فیبر هم می توان استفاده کرد. سپس از دو صفحه مساوی تخته ای محکم استفاده می‌شود که گیاهان را بین این دو قرار داده و با کمربند آنها را تحت فشار قرار می‌دهیم.  

6-توصیه های لازم جهت آماده کردن نمونه: - خاک و خاشاک و برگهای خشک و شاخه‌های زائد را از روی نمونه ‌بردارید.  - برای اینکه نمونه را به اندازه پرس در آورید آن را تا کنید و ساقه‌های گوشتی، غده‌ها و گل آذین طبق یا کروی را طوری نصف کنید که نیمی از آن روی گیاه باقی بماند. شاخه‌ها و برگها را باید طوری پس و پیش نمود که روی هم قرار نگیرند.  - برچسب گیاه را قبل از پرس کنار آن قرار می دهیم.  - برای خشک کردن نمونه ها می توان از حرارت استفاده کرد تا زودتر خشک شوند و رنگ طبیعی خود را کمتر از دست بدهند. می‌توان برای این کار پرس نمونه‌ها را در آفتاب قرار داد اما در مناطق مرطوب یا در فصل سرد و بارندگی از حرارت مصنوعی می توان استفاده کرد. برای اینکه نمونه ها زودتر خشک شوند و تغییر رنگ ندهند باید کاغذها را عوض نمود. پس از هر تعویض کاغذ فشار پرس افزوده می‌شود.  

   7- تنظیم و نگهداری نمونه‌ها: نمونه‌های خشک شده باید بازرسی و ضدعفونی شوند تا زوائد و آفات همراه نمونه‌ها حذف شوند تا مجموعه را آلوده نسازد. ضدعفونی کردن با سموم متعدد انجام می‌گیرد:  

1- ضدعفونی با محلول  Hgcl2  14 گرم در 60% - هزینه بالا، سمیت، تر و خشک کردن مجدد گیاه)  2- 24 ساعت حرارت دادن خشک در80  تا 100 درجه.  3- استفاده از سموم تدخینی به مدت 24 ساعت (گامکسان، اسید سیانیدریک، تتروکلرودوکربن، متیل بروماید، سولفورودوکربن).  4-  گردپاشی با سموم  

8- نامگذاری و رده‌بندی: ابتدا باید براساس تیره گیاهان را طبقه‌بندی کرد. یک گیاه شناس مجرب که دسترسی به کتابهای شناسایی گیاهان شناسایی شده (فلور)برای مقایسه داشته باشد می‌تواند این امر را برعهده گیرد. 

 9- محل نگهداری: وسعت محل نگهداری باید متناسب با نمونه‌ها باشد و برای نمونه‌هایی که در آینده جمع‌آوری خواهند شد باید جایی در نظر گرفت و محل مورد نظر باید خشک و دارای تهویه مناسب باشد. پنجره‌ها باید طوری باشد که بتوان از تابش مستقیم آفتاب جلوگیری کرد و در موقع لزوم آنها را مسدود کرد تا سمپاشی صورت گیرد.طبقه بندی نمونه ها باید از قفسه بندی هایی صورت گیرند که رطوبت در آنها نفوذ نکنند و از دسترس آفات در امان باشند. بازرسی و نظافت آنها به آسانی میسر باشد و جا به جا کردن گیاهان در آنها به سهولت انجام گیرد.  

10-مراقبت از مجموعه گیاهان: عوامل بسیاری باعث از بین رفتن گیاهان می‌شوند. رطوبت باعث سیاه شدن و کپک‌زدگی می‌شود. تابش مستقیم آفتاب رنگ گیاهان را خراب می‌کند. آفات انباری دشمن گیاهان خشک هستند (با سموم بدون بوی تصعیدی مثل پارادی کلروبنزن می‌توان آنها را دفع نمود).  

موسسه تحقیقات گیاهپزشگی کشور - بخش تحقیقات رستنیها - اسکندری 

0

آدم‌های موفق چطور به استقبال خواب می‌روند؟

آدم‌های موفق چطور به استقبال خواب می‌روند؟

همه‌ی ما شنیده‌ایم آدم‌های موفق از صبحِ اول وقت شروع به کار می‌کنند و خیلی زودتر از آن که ما اولین لقمه‌ی نان و پنیرمان را به دهان گذاشته باشیم، جهان را فتح کرده‌اند. اما بقیه‌ی روزِ آدم‌های موفق چطور می‌گذرد؟ آنها به جز اینکه سحرخیز هستند، چه عادات قابل توجه دیگری دارند؟ مثلا هیچ وقت شنیده‌اید شب‌ها قبل از خواب چه کار می‌کنند؟ در ادامه، شش مورد از عادات قبل از خواب غول‌های موفقیت را مرور می‌کنیم. با ما همراه باشید.

1. یک ساعت مطالعه می‌کنند

یک ساعت مطالعه می‌کنند

بیل گیتس، بنیانگذار میلیاردر مایکروسافت، عاشق کتاب خواندن است و هر شب یک ساعت قبل از خواب درباره‌ی موضوعات مختلف مطالعه می‌کند.

گفته می‌شود مطالعه‌ی روزانه در کاهش استرس و تقویت حافظه مؤثر است. بر اساس پژوهشی که در سال 2009 در دانشگاه اِسِکس انجام شد، دانشمندان دریافتند حداقل شش دقیقه مطالعه در روز می‌تواند میزان استرس را تا 68 درصد کاهش دهد. دیگر مزیت مطالعه‌ی منظمِ شبانه تقویت حافظه‌ی بلند مدت است. هر بار که مطالعه می‌کنید، ذهن‌تان ورزش می‌کند. نتایج یک پژوهش دیگر نیز نشان داد احتمال بروز زوال عقل در کسانی که به ذهن‌شان ورزش می‌دهند، حدود 32 درصد کمتر است.

2. با موبایل نمی‌خوابند

با موبایل نمی خوابند

روزی آریانا هافینگتُن، مؤسس و سردبیر شبکه‌ی خبری آنلاینِ هافینگتن پُست، از شدت خستگی ناگهان غش کرد و استخوان گونه‌اش در اثر برخورد به میز شکست. این اتفاق در حالی رخ داد که آریانا سرش در گوشی موبایل بود و داشت ایمیل‌هایش را چک می‌کرد. او پس از بهبودی تصمیم گرفت عاداتی را که سلامتی‌اش را به مخاطره انداخته بودند ترک کند. آریانا حالا دیگر عادت کرده است شب‌ها قبل از خواب موبایلش را از خود دور کند تا خواب کافی و با کیفیت‌تری داشته باشد، چیزی که مدت‌ها از آن محروم مانده بود.

دکتر چارلز زایسلِر، پژوهشگر اختلالات خواب در دانشگاه هاروارد، معتقد است نور صفحه‌ی موبایل ریتم شبانه‌روزی بدن را به هم می‌ریزد و اختلال ریتم شبانه‌روزی موجب می‌شود فعل و انفعالات شبانه‌ی بدن به تعویق بیفتد. در نتیجه، مغز مانع ترشح هورمون‌هایی خواهد شد که شب‌ها در بدن آزاد می‌شوند. به همین دلیل است که اگر مدت طولانی قبل از خواب به صفحه‌ی موبایل نگاه کنید، سخت‌تر خواب‌تان خواهد برد. پس برای این که شب‌ها راحت‌تر بخوابید، پیشنهاد می‌کنیم از آوردن موبایل به اتاق خواب جداً خودداری کنید.

3. پیاده‌‌روی می‌کنند

پیاده‌ روی می‌کنند

شاید از اپلیکیشن بافر (Buffer)استفاده کرده باشید. بافر یک اپلیکیشن مدیریت محتوا در شبکه‌های اجتماعی است که هم اکنون بیش از سه میلیون کاربر دارد. جوئل گَسکوین، مدیر عامل این شرکت موفق عادت دارد هر شب قبل از خواب پیاده‌روی کند، آن هم یک پیاده‌روی تند. جوئل معتقد است پیاده‌روی باعث می‌شود ذهن‌اش را از مشغله‌های کاری خالی کند و برای یک خواب راحت آماده شود.

پیاده‌روی شبانه به ویژه برای آدم‌های پرمشغله‌ای مثل جوئل که تمام روز در تکاپو هستند، راهکار مناسبی است که خودشان را از استرس روزانه رها کنند و سالم‌تر بمانند. مطالعات نشان می‌دهد پیاده‌روی منظم در افزایش خلاقیت نیز نقش بسزایی دارد. هنگام پیاده‌روی، فشار ذهنی کمتر است و در نتیجه، ایده‌های خلاقانه مجال بیشتری برای بروز خواهند داشت. پس اگر با مشکلی مواجه شدید که راه‌حلش را نمی‌دانستید، پیشنهاد می‌کنیم وقتی در حال پیاده‌روی هستید به آن فکر کنید.

4. مدیتیشن می‌کنند

مدیتیشن می‌کنند

اُپرا وینفری، مجری مشهور برنامه‌های تلویزیونی، طرفدار سرسخت مدیتیشن است. آدم‌های موفقی مثل اپرا بدون شک برنامه‌ی کاری پرمشغله‌ای دارند و فقط چند دقیقه مدیتیشن متمرکز در پایان یک روز سخت کاری می‌تواند حسابی آنها را سر حال بیاورد.

فواید مدیتیشن همواره مورد بحث بوده است. بر اساس نتایج پژوهشی که در سال 2014 انجام شد، دانشمندان دریافتند مدیتیشن در کاهش استرس، افسردگی و درد مؤثر است. پس اگر به انجام تمرینات مدیتیشن تمایل ندارید، حداقل فواید آن را هم انکار نکنید. پیشنهاد می‌کنیم با هر طرز فکری که به مدیتیشن نگاه می‌کنید، دست کم یک بار در زندگی لذت مدیتیشن را تجربه کنید. برای شروع کافی است در یک محل آرام بنشینید و در حالی که فقط به نفس کشیدن‌تان توجه دارید، روی همین لحظه‌ای که در آن هستید تمرکز کنید.

5. کارهای خلاقانه انجام می‌دهند

کارهای خلاقانه انجام می‌دهند

وِرا وَنگ از مشهورترین طراحان مد آمریکاست که عادت دارد شب‌ها قبل از خواب به طرح‌های جدید فکر کند، چرا که معتقد است سکوت شب بهترین فرصت برای بروز افکار خلاقانه است.

بر اساس نتایج پژوهشی که در کالج آلبیون در آمریکا انجام شد، توصیه شده است اموری را که نیاز به خلاقیت بالا دارند به شب موکول کنید. پس اگر اول صبح به دنبال ظهور ایده‌های خلاقانه می‌گردید، بدانید که جرقه‌ی خلاقیت شب‌ها آن هم درست قبل از خواب به سرتان خواهد زد. دلیلش هم این است که وقتی موقع خواب به موضوعی فکر می‌کنید، چون خسته هستید با دید منطقی کمتری به قضیه نگاه خواهید کرد و دقیقا همین فکر کردن بی‌قید و منطق است که گاهی زمینه‌ساز ظهور ایده‌های خلاقانه می‌شود.

6. برای روز بعد برنامه‌ریزی می‌کنند

برای روز بعد برنامه‌ریزی می‌کنند

کِنِث شِنولت، مدیرعامل شرکت خدمات مالی آمریکن اکسپرس، عاشق برنامه‌ریزی است. کِنِث عادت دارد شب‌ها قبل از خواب برای سه مورد از کارهایی که باید روز بعد انجام دهد برنامه‌ریزی کند. او به این ترتیب می‌تواند به محض این که روزش را آغاز کرد، یک راست به سمت انجام مهم‌ترین وظایف آن روز شیرجه بزند.

در یک مطالعه، پژوهشگران عملکرد گروهی از دانش‌آموزان دبیرستانی را به مدت چهار سال تا زمان ورود به دانشگاه مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد دانش‌آموزانی که مهارت بیشتری در مدیریت زمان داشتند، در آزمون ورودی دانشگاه‌ها موفق‌تر از کسانی عمل کرده بودند که استعداد تحصیلی بالاتری داشتند.

0

10 عادت‌ مشترک انسان‌هایی که هیچوقت خوشحال نیستند

شادی آنقدر شکل‌های مختلفی دارد که ارائه‌ی تعریف مشخصی از آن دشوار است. اما از سوی دیگر، تشخیص ناراحتی آسان است. وقتی کسی را می‌بینید، بلافاصله می‌فهمید که ناراحت است یا نه. وقتی غم و ناراحتی شما را احاطه می‌کند، به‌طور حتم متوجه‌اش می‌شوید. ناراحتی برای هر کسی که دور و بر شماست هم مهلک است، درست مانند تاثیر دود سیگار روی اطرافیان. در مطالعه‌ی معروف تِرمن در دانشگاه استنفورد، به مدت 8 سال افرادی را تحت نظر گرفتند و در نهایت دریافتند که حضور در اطراف افراد ناراحت با سلامت کمتر و طول عمر کوتاه‌تر ارتباط دارد. در این مقاله با 10 عادت‌ مشترک انسان‌هایی آشنا می‌شوید که هیچوقت خوشحال نیستند.شادی خیلی کمتر از آنچه فکرش را می‌کنید با شرایط زندگی در ارتباط است. تحقیقی در دانشگاه ایلینویز نشان داد افرادی که درآمد بالایی (بیش از 10 میلیون دلار در سال)دارند، تنها اندکی از متوسط شادیِ افرادی که برایشان کار می‌کنند شادتر هستند. شادی ارتباط چندانی به شرایط زندگی ندارد بلکه تحت کنترل خود شماست. در حقیقت محصول عادت‌ها و نگاه شما به زندگی است. روان‌شناس‌های دانشگاه کالیفرنیا که روی شادی مطالعه می‌کردند، متوجه شدند ژنتیک و شرایط زندگی تنها حدود 50 درصد از شادی فرد را رقم می‌زنند. بقیه‌اش بر عهده‌ی خود فرد است. بنجامین فرانکلین هم گفته‌ی مشهوری در این زمینه دارد:

قانون تنها حقِ دنبال‌کردن شادی را به مردم می‌دهد، اما دستیابی به آن بر عهده‌ی خودتان است.

حضور در کنار افراد ناراحت خیلی دشوار است چه برسد به اینکه با آنها کار هم بکنیم. ناراحتی مردم را از شما دور می‌کند، چرخه‌ی معیوبی ایجاد می‌کند که جلوی شما را می‌گیرد تا نتوانید به آنچه توانایی‌اش را دارید برسید.

عادت‌های موجب ناراحتی

درصد بالایی از ناراحتیِ انسان با عادت‌هایش (فکری و عملی)شکل می‌گیرد. باید از نزدیک مراقب آنها باشید تا شما را به سمت پرتگاه نکشند. اما برخی عادت‌ها هستند که بیشتر از بقیه منجر به ناراحتی می‌شوند. شما باید در برخورد با این 10 عادت که بدترین تاثیرها را دارند، بسیار احتیاط کنید. به‌دقت مراقب خودتان باشید تا این موارد تبدیل به عادت‌هایتان نشوند.

در انتظار آینده ماندن

یکی از معمول‌ترین عادت‌های موجب ناراحتی که ممکن است گرفتارش شوید، این است که به خودتان بگویید: «وقتی خوشحال می‌شوم که…». شاید این جمله‌ی خود را با ارتقای سِمت یا حقوق بیشتر یا برقراری یک رابطه‌ی جدید تمام کنید. اما اینکه جمله را چطور تمام می‌کنید اهمیتی ندارد؛ مسئله اینجاست که این جمله تاکید زیادی روی شرایط می‌کند و بهبود شرایط، لزوما منجر به شادی نمی‌شود. زمان خود را در انتظار برای چیزی که ثابت شده تاثیری روی حال‌تان ندارد هدر ندهید. به جای آن، روی شاد بودن تمرکز کنید. واقعیت این است که هیچ تضمینی برای آینده وجود ندارد.

توجه بیش از اندازه به مادیات

تصویر حمامی از طلا

افرادی که در فقر شدید زندگی می‌کنند، وقتی شرایط مالی‌شان بهتر می‌شود، افزایش نشاط قابل توجهی را تجربه می‌کنند، اما پس از درآمدی بیشتر از 20 هزار دلار در سال، این افزایش به سرعت رو به کاهش می‌گذارد. پژوهش‌های فراوانی وجود دارند که نشان می‌دهند چیزهای مادی آدم را خوشحال نمی‌کنند. وقتی عادت می‌کنید مدام دنبال مادیات باشید، به احتمال زیاد ناراحت خواهید شد زیرا ورای آن ناامیدی که به محض دستیابی به آنها تجربه می‌کنید، متوجه می‌شوید برای دستیابی به آنها، چیزهای حقیقی را که می‌توانستند شادتان کنند را هم فدا کرده‌اید، چیزهایی مانند دوستان و خانواده و خوشگذرانی و….

ماندن در خانه

زمانی که احساس ناراحتی می‌کنید، وسوسه می‌شوید از دیگران دوری کنید. این اشتباه بزرگی است، زیرا برقراری روابط اجتماعی تاثیر فوق‌العاده‌ای روی حالتان دارد؛ حتی زمانی که از آن لذت نمی‌برید. همه‌ی ما آن روزهایی را که فقط می‌خواهیم پتو را روی سرمان بکشیم و با هیچ کس هم صحبت نکنیم تجربه کرده‌ایم. اما باید بدانید به محض اینکه این کار را انجام می‌دهید، حالتان بدتر می‌شود. وقتی ناراحتی می‌خواهد شما را از جمع دور کند، خودتان را مجبور کنید که بروید بیرون و با دیگران معاشرت کنید. آن موقع است که سریع متوجه تاثیر آن خواهید شد.

خود را قربانی شرایط دانستن

افراد ناراحت معمولا این باور را پیش‌فرض قرار می‌دهند که زندگی هم دشوار است و هم خارج از کنترل. آنها معتقدند سرنوشت آنها را به هر طرف که بخواهد می‌کشد و از دست‌شان هیچ کاری بر نمی‌آید. مشکلِ این فلسفه این است که حس ناتوانی را پرورش می‌دهد و افرادی که احساس ناتوانی می‌کنند، امکان ندارد قدمی در جهت بهبود امور بردارند. اگرچه به طور قطع برای هر کسی پیش می‌آید که هر چند وقت یک‌بار این احساس را تجربه کند، اما مشکل از جایی شروع می‌شود که اجازه می‌دهید این حس و حال روی دیدتان نسبت به زندگی تاثیر بگذارد. شما تنها آدمی نیستید که در زندگی مشکل و مسئله دارد، ولی تا زمانی که رو به جلو حرکت می‌کنید، کنترل آینده را در دست خواهید داشت.

بدبین بودن

هیچ چیزی مانند بدبینی ناراحتی را تقویت نمی‌کند. نگرش بدبینانه علاوه بر اینکه حالتان را بد می‌کند، به پیشگویی از آینده هم تبدیل می‌شود. بدیهی است که اگر انتظار اتفاقات بد را بکشید، به احتمال زیاد اتفاقات بد هم برایتان پیش می‌آیند. خلاصی از افکار بدبینانه دشوار است. راه‌حل این است که ببینید این افکار چقدر غیرمنطقی هستند. خود را مقید کنید که به حقایق توجه کنید و آن وقت است که خواهید دید رویدادها حتی یک ذره هم به آن بدی که فکر می‌کنید نیستند.

شاکی بودن

تصویر آدم شاکی

خودِ شکایت کردن هم به اندازه‌ی رفتاری که باعثش شده، آزاردهنده است. شکایت کردن رفتاری است که خودش را تقویت می‌کند. وقتی مدام درباره‌ی اینکه چقدر همه چیز بد است حرف می‌زنید و در نتیجه به آن فکر هم می‌کنید، در حقیقت روی باورهای منفی خود تاکیدِ دوباره می‌کنید. اگر چه حرف زدن درباره‌ی چیزهایی که اذیت‌تان می‌کنند می‌تواند کمک کند احساس بهتری داشته باشید، اما بین شکایتی که حال آدم را خوب می‌کند با شکایتی که ناراحتی را تقویت می‌کند، مرز باریکی وجود دارد. شکایت کردن جدای از اینکه ناراحت‌تان می‌کند، باعث می‌شود دیگران هم از شما دور شوند.

بزرگ جلوه دادن

هر کسی مشکلات خودش را دارد. تفاوت اینجاست که افراد شاد مشکلات را همان‌طور که هستند می‌بینند، به‌صورت مسئله‌های موقتی. اما افراد ناراحت هر چیزی را با دید منفی نگاه می‌کنند تا به خود و دیگران ثابت کنند که سرنوشت آنها را به هر سو که بخواهد می‌کشاند. فرد موفق هم اگر مشکلی در مسیر کارش باشد ناراحت می‌شود، اما اینگونه به آن نگاه می‌کند: «عجب دردسری شد، اما باز هم خدا رو شکر که مشکل جدی‌تری پیش نیومد.» از سوی دیگر، فرد ناراحت این مشکل را اثباتی بر این قضیه در نظر می‌گیرد که روز، هفته، ماه یا حتی کل زندگی‌اش محکوم به فناست!

نادیده گرفتن مشکلات

افراد شاد مسئول اعمال خودشان هستند. وقتی اشتباهی می‌کنند، مسئولیتش را بر عهده می‌گیرند. اما افراد ناراحت مشکلات و اشتباهات را تهدیدکننده می‌دانند و بنابراین تلاش می‌کنند آنها را پنهان کنند. وقتی مشکلات را در کل نادیده می‌گیریم، آنها بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند. هر چقدر کمتر درباره‌ی مشکلی اقدام کنید، بیشتر مثل این می‌ماند که اصلا نمی‌شود کاری درباره‌اش انجام داد، بعد هم می‌رسید به همان حس قربانی بودن.

درجا زدن

افراد ناراحت بدبین هستند و احساس می‌کنند روی زندگی‌شان کنترلی ندارند، به همین خاطر تمایل دارند عقب بنشینند و صبر کنند تا سرنوشت زندگی‌شان را رقم بزند. آنها به جای آنکه هدف تعیین کنند، تلاش کنند و زندگی را بهتر کنند، مدام درجا می‌زنند و بعد هم تعجب می‌کنند که چرا هیچ چیزی تغییر نمی‌کند.

چشم و هم‌چشمی

حسادت و حسرت با شادی سازگار نیستند. پس اگر جزو آن دسته افرادی هستید که مدام خود را با دیگران مقایسه می‌کنند، وقتش است که این کار را متوقف کنید. در یک پژوهش، بیشتر افراد مورد مطالعه گفتند که با درآمد کمتر مشکلی ندارند، اما به شرطی که دیگران هم درآمد کمتری داشته باشند! نسبت به چنین تفکری محتاط باشید چراکه نه تنها شما را شاد نمی‌کند، بلکه اغلب تاثیر عکس هم دارد.

کلام پایانی

یکی از بزرگترین لطف‌هایی که در حق خودتان می‌توانید انجام دهید، این است که عادت‌هایتان را در جهت شادتر شدن تغییر دهید. اما این تغییر، اهمیت دیگری هم دارد: در دست گرفتن کنترل شادی، کسانی که در اطراف شما هستند را هم شادتر می‌کند.

0

چطور عادت‌های بد را با عادت‌های خوب جایگزین کنیم؟

احتمالا همه موافقیم که ترک کردن عادت موجب مرض است، اما آیا به این هم فکر کرده‌ایم که کسب عادت‌های خوب به چه تلاش زیادی احتیاج دارد؟ شاید فکر کنید صرفا کافی است عادتی را انتخاب کنید تا خودش به بخشی از زندگی روزمره‌ی شما تبدیل شود، اما حقیقت چیز دیگری است!

مشکل این است که ما با کارهایی که هر روز به همان شکل انجام می‌دهیم احساس راحتی می‌کنیم و معمولا آنقدر به برنامه‌ی روزمره می‌چسبیم که دیگر برای انجام کارهایمان به فکر کردن نیازی نداریم و لازم نیست خیلی خودمان را اذیت کنیم. پس چرا باید تغییر کنیم؟

باید قبول کنیم که همه‌ی عادت‌های ما خوب و سالم نیستند، اگر هر روز که از سر کار برمی‌گردید به جای کمی ورزش و پیاده‌روی، سیگار می‌کشید یا وقتی جلوی تلویزیون می‌نشینید به جای خوردن میوه و سبزیجات، هله هوله و چیپس و پفک نوش جان می‌کنید یا به بهانه‌ی استرس پرخوری می‌کنید یا عصبانیتتان را سر بقیه خالی می‌کنید؛ بهتر است تا به دردسری جدی نیفتاده‌اید و به سلامتتان آسیب جبران‌ناپذیری نزده‌اید، چاره‌ای بیندیشید.

اما از کجا شروع کنیم؟ در ادامه با ما همراه باشید.

 

1. عادت‌هایتان را بشناسید

همان‌طورکه قبلا گفته شد، بیشتر اوقات خودمان نمی‌دانیم که چه عادت‌هایی داریم، چه این عادات خوب باشند چه بد باشند. پس اولین کاری که باید بکنیم شناسایی عادت‌هایمان است. مثلا اگر با بالا رفتن از چند پله یا چند قدم راه رفتن به سرفه یا نفس نفس می‌افتید، به احتمال زیاد پای یک عادت بد، مثل سیگار کشیدن یا کم‌تحرکی در میان است یا اینکه یک عادت خوب، مثل ورزش کردن را کم دارید. اگر به مشکل مالی برخورده‌اید، به این معنی است که احتمالا کمی ولخرجی می‌کنید، یا عادت خوب بودجه‌بندی و پایبند بودن به آن را ندارید. پس وقت آن است که نگاه دقیق‌تری به عادات روزمره‌مان بیندازیم.

2. تصمیم‌ بگیرید و به خودتان قول بدهید

به خودتان قول بدهید

می‌دانم که فقط گفتنش آسان است! تا حالا چند بار به خودمان گفته‌ایم «از شنبه‌ی دیگه ورزش می‌کنم، یا سالم‌تر غذا می‌خورم»، یا «بالاخره یه روزی براش وقت پیدا می‌کنم»؟ اما متاسفانه به تعویق انداختن، تغییر عادات را سخت‌تر می‌کند. به‌خصوص وقتی پای سلامتی‌تان در میان است، هرچه دیرتر وارد عمل شوید، آسیب بیشتری به خودتان می‌رسانید و شرایط را سخت‌تر می‌کنید. گرفتن یک تصمیم قاطع و پایبند بودن به آن، مثل چرخ‌های ماشین برای رفتن به سمت عادت‌های خوب هستند. پس اگر پنچر هستید سریع‌تر به فکر تعویض لاستیک‌تان باشید.

3. محرک‌ها و موانع را کشف کنید

موانع را بشناسید

اگر محرک‌ها و موانعتان را نشناسید، یا برای موانع غیرمترقبه آماده نباشید، مستقیم به سمت شکست می‌روید. برای همه‌ی ما لحظاتی پیش می‌آید که اوضاع بر وفق مراد نیست و برای خلاص شدن از ناامیدی و سرخوردگی به کمک نیاز داریم. اما الکل، مواد مخدر، پرخوری یا مصرف بیش از حد دارو ما را به جایی نمی‌رساند. اگر اتفاق ناخوشایندی در محل کار می‌افتد، یا در راه برگشت به خانه، ترافیک زیاد اعصابتان را خورد می‌کند باید یک راه سالم برای دست و پنجه نرم کردن با این داستان‌های تکراری پیدا کنید. همه ما روزهای بد داریم، اما پناه بردن به عادت‌های بد دردی را دوا نمی‌کند و نباید بگذاریم بی‌حوصلگی، عصبانیت یا اضطراب، محرک عادت‌های بد ما باشند. در عوض با چیزهای خوب خودتان را آرام کنید. به یک دوست خوب تلفن کنید، قدم بزنید، ورزش کنید، یک فیلم خوب ببینید و….

4. برنامه‌ریزی کنید

بنجامین فرانکلین یک برنامه‌ی عالی را برای شکست دادن عادت‌های بد و جایگزین کردن آنها با عادات خوب اجرا کرد. او 13 عادتی زا که حس می‌کرد در زندگی‌اش مهم هستند، لیست ‌کرد و بعد شروع کرد به کار کردن روی آن‌ها. در یک دوره‌ی 13 هفته‌ای، هر هفته روی یکی از عادت‌ها تمرکز می‌کرد و هفته‌ی بعد می‌رفت سراغ عادت بعدی. در نهایت بعد از 13 هفته برمی‌گشت و از نو شروع می‌کرد، یعنی در هر سال چهار بار این روند را اجرا می‌کرد.

در طول این فرآیند، موفقیت‌هایی را که در مورد این عادات به دست می‌آورد، توی دفترچه‌ی یادداشتش می‌نوشت و هر وقت یکی از آنها را زیر پا می‌گذاشت، در یک نمودار با 13 سطر برای هر عادت، علامتی می‌گذاشت. ترتیب این عادت‌ها هم بر اساس اهمیت بود و اینکه داشتن کدام‌ یک برای به دست‌آوردن باقی عادات ضروری بود. مثلا اولین مورد رعایت اعتدال در خوردن و نوشیدن بود، چون این عادت برای درست فکر کردن ضروری است و همیشه باید رعایت شود.

این برنامه می‌‌تواند برای هر کسی که می‌خواهد عادات خوبی داشته باشد مفید واقع شود، یا حداقل به شما ایده بدهد که برنامه‌ی خودتان را بریزیدـ فقط یادتان باشد که باید سفت و سخت به برنامه بچسبید. شاید بد نباشد نگاهی هم به لیست فرانکلین بیندازید:

  1. رعایت اعتدال: تا حد بی‌حالی نخورید و بیش از حد ننوشید.
  2. سکوت: فقط در صورتی که نفع دیگران یا خودتان در میان باشد، حرف بزنید؛ مکالمات بی‌ارزش نداشته باشید.
  3. نظم: هر چیزی جای خودش را داشته باشد، هر کاری وقت خودش را داشته باشد.
  4. دقت: در کاری که باید انجام دهید، دقت داشته باشید.
  5. صرفه‌جویی: فقط در صورتی که برای خودتان یا دیگران مفید است هزینه کنید، یعنی چیزی را هدر ندهید.
  6. تلاش: وقتتان را تلف نکنید؛ همیشه مشغول کاری مفید باشید و کارهای غیرضروری را حذف کنید.
  7. صداقت: کسی را گول نزنید؛ صادقانه فکر کنید و حرف بزنید.
  8. عدالت: به کسی آسیب نرسانید و وظایفتان را درست انجام دهید.
  9. میانه‌روی: در هیچ کاری زیاده‌روی نکنید.
  10. تمیزی: تمیز نبودن بدن، لباس یا محل کار و زندگیتان را تحمل نکنید.
  11. آرامش: برای موضوعات کوچک و اجتناب‌ناپذیر آشفته و پریشان نشوید.
  12. نجابت: به خاطر حفظ سلامتی و حُسن شهرتتان، مراقب روابط خود باشید.
  13. فروتنی: سقراط را الگویتان قرار دهید.

5. از قوه‌ی تخیل‌تان استفاده کنید تا اطمینان خاطر بیشتری نسبت به آینده داشته باشید

موفقیتتان را تجسم کنید

این تکنیک برای اضافه کردن یک عادت جدید به زندگی روزمره‌تان عالی است. اینکه خودتان و زندگیتان را بعد از ایجاد آن عادت خوب تجسم کنید، به شما انگیزه و انرژی می‌دهد و اطمینان خاطر باعث می‌شود ناخودآگاه در مورد عادت جدید طرز فکر درستی داشته باشد. در کل این راه‌حل به شما کمک می‌کند خودتان را دارای عادات و رفتارهای خوب تصور کنید، به اثر آنها اطمینان داشته باشید و آسان‌تر به سمت‌شان بروید.

6. از خانواده و دوستان کمک بگیرید

بگذارید همه بدانند که سعی دارید چه چیزی را به دست‌ آورید. در این صورت اگر دستشان را برای خوردن چیپس و یا رساندن شما با ماشین رد کنید، شما را درک می‌کنند. وقتی خانواده بداند که می‌خواهید عادات خوب را جایگزین عادت‌های بدتان کنید، حتما خیلی خوشحال می‌شوند و علاوه بر اینکه شما را وسوسه نمی‌کنند، روحیه و انرژی هم به شما خواهند داد. یادتان باشد همه برای رسیدن به هدف احتیاج به کمک و پشتبانی دارند.

7. با روش‌های سالم به خودتان جایزه بدهید

به خودتان هدیه دهید

یکی از دلایلی که خیلی از عادت‌های بد را دوست داریم این است که به ما حس خوبی می‌دهند، حتی اگر این حس موقتی باشد. حس خوب یعنی وقتی که نگرانیم، ناراحتیم یا به هر دلیل حالمان خوب نیست؛ چیزی باعث آرامش و تسکین‌مان شود. مثلا ممکن است موقع پرخوری یا سیگار کشیدن حس خیلی خوبی داشته باشید، اما بعد از آن دو برابر حس بد را تجربه خواهید کرد. یعنی وقتی که در حال انجام آنها هستید احساس آرامش و بی‌خیالی می‌کنید، اما بعدش عذاب وجدان می‌گیرید و به خودتان قول می‌دهید خیلی زود از این کار دست بکشید. پس برای این‌که دوباره وسوسه نشوید و به عادات بد برنگردید، وقتی دارید خوب پیش می‌روید به خودتان جایزه بدهید. کتاب، فیلم، بلیط کنسرت یا یک وسیله الکترونیکی یا ورزشی جدید به خودتان هدیه بدهید. اگر هم اوضاع مالی‌تان در حال حاضر مناسب نیست، به دوستی که خیلی وقت است ندیده‌اید سر بزنید، از یک نمایشگاه دیدن کنید یا یک قهوه خودتان را مهمان کنید.

 

یکی از مزایای تلاش کردن برای داشتن عادات خوب این است که وقتی آنها را به طور مداوم انجام می‌دهید، خیلی زود خودکار می‌شوند، یعنی اصلا لازم نیست به آنها فکر کنید و دیگر خودبه‌خود انجامشان می‌دهید. هر کاری را که برای مدتی طولانی انجام دهید به عادت تبدیل می‌شود و هنگامی که به عادت تبدیل شد، انجام دادن آن‌ انرژی چندانی از شما نخواهد گرفت. پس با کمی تلاش و انگیزه می‌توانید کلی عادت خوب داشته باشید.

0

چطور یک پاورپوینت عالی برای ارائه تهیه کنیم؟

آیا همیشه فکر می‌کنید مطالبی که می‌خواهید ارائه‌ دهید، با وجود حجم انبوهی از اطلاعات، جذابیت و یا کاربرد لازم را ندارد؟ آیا وقتی می‌خواهید مطلبی را برای یک سخنرانی آماده کنید، مانده‌اید چگونه آن را ارائه دهید؟در این مقاله نکاتی را می‌‌خوانید که به کمک آنها ‌می‌توانید یک پاورپوینت عالی و منحصربه‌فرد برای ارائه‌ی سخنرانی خود تهیه کنید.

استیوجابز در همایش Macworld سال 2008، سخنرانی خود را با این جمله‌ی شش کلمه‌ای آغاز کرد: «اتفاق هیجان‌انگیزی در شرف وقوع است» از استیو جابز اغلب به عنوان یکی از بهترین سخنرانان در بین مالکان ابَرشرکت‌های آمریکایی یاد می‌شود. رمز موفقیت استیو جابز در سخنرانی‌های خود یک نکته‌ی بسیار ساده بود، او می‌دانست چگونه باید داستان تعریف کند. یک ارائه‌ی پاورپوینتی موثر هم مثل یک سخنرانیِ تبلیغ محصول، باید از یک روایت متقاعدکننده برخوردار باشد. وجود یک روایت جذاب در ارائه‌ی شما واکنشی احساسی را در شنونده برمی‌انگیزد و سبب می‌شود مخاطب حتی در مواجهه با سخنرانی‌هایی با موضوعاتی همچون ادغام بدهی‌های شرکت‌ها یا مباحث مالیِ تکمیلی نیز با شما همراه شود. رمز این همراهی در سه نکته خلاصه می‌شود: توجه مخاطبان خود را جلب کنید، تمرکز آنها را بر روی مسئله‌ی مورد نظر خود حفظ کنید و از ابزارهای دیداری صحیح برای انتقال پیام خود بهره ببرید. تهیه‌ی یک ارائه‌ی پاورپوینتی عالی با رعایت این اصول سبب می‌شود در هر حالتی مخاطب خود را بر سر ذوق آورید، چه در حال تشریح یک ایده برای یک سرمایه‌گذار باشید، چه در حال معرفی یک محصول به مشتری و چه در حال بررسی فصلنامه‌ی نتایج شرکت.

تهیه‌ی یک ارائه‌ی پاورپوینتی عالی بسیار ساده‌تر از چیزی است که تصور می‌کنید. برای این منظور معمولا حتی نیاز نیست طراح، نویسنده یا سخنرانی عالی باشید تا بتوانید یک ارائه‌ی جالب توجه داشته باشید. فقط باید بدانید که چگونه توجه و همچنین کمی از قوه‌ی تخیل مخاطب خود را به چنگ آورید. این مقاله شامل چند ترفند کلیدی است که با کمک آنها می‌توانید یک ارائه‌‌ی فراموش‌نشدنی برای مخاطبان خود تهیه کنید.

ارائه‌ای تهیه کنید که در دل خود یک داستان داشته باشدخط داستانی ارائه

ژانت بُرنمن، یکی از طراحان خلاق PowerPoint Studio، واقع در اَکتُن ایالت ماساچوست، در این مورد می‌گوید: «من سعی می‌کنم ارائه‌ای را تهیه کنم که حتما در دل خود یک داستان منطقی داشته باشد.» مشتری‌های اصلی ‌پاورپوینت‌هایی که بُرنمن طراحی می‌کند، شرکت‌های تجاری هستند و از نظر او یک ارائه‌ی خوب همچون یک متن ادبی باید دارای مقدمه،‌ میانه و انتها باشد. در بخش مقدمه معمولا به مخاطب خود می‌گویید که قرار است در چه مورد با او صحبت کنید، بخش میانه به بیان صحبت‌های اصلی شما اختصاص دارد و در پایان گفته‌های خود را جمع‌بندی می‌کنید. بُرنمن در مورد ساختار هر اسلاید نیز ترفند هوشمندانه‌ای را پیشنهاد می‌دهد. به نظر او بهتر است هر اسلاید شامل پنج خط و هر خط شامل پنج کلمه باشد.

گای کوازاکی، سرمایه‌گذار، کارآفرین و سهامدار شرکت‌های تجاری برای تهیه‌ی پاورپوینت‌هایی که هدف آنها جذب سرمایه‌گذار برای موسسان و کارآفرینان است از تکنیک منحصر به فردی برای ایجاد یک خط داستانی بهره می‌برد. کوازاکی روش خود را «قانون 10/20/30» می‌نامد و شما به کمک آن می‌توانید ساختار خط داستانیِ ارائه‌ی خود را به خوبی شکل دهید. کوازاکی در وبلاگ شخصی‌اش، در مورد روش خود اینگونه توضیح می‌دهد: «روش کار بسیار ساده است؛ یک ارائه‌ی پاورپوینتی باید حاوی 10 اسلاید باشد، ارائه‌ی آن بیشتر از 20 دقیقه طول نکشد و اندازه‌ی هیچ‌یک از فونت‌‌های آن کمتر از 30 نباشد.»

ساختار پیشنهادی کوازاکی برای یک ارائه‌ی مناسب، جهت جذب سرمایه‌گذار به شرح زیر است:

1. طرح مسئله

2. راهکار پیشنهادی

3. مدل تجاری

4. فناوری اصلی

5. بازاریابی و میزان فروش

6. رقبای موجود در بازار

7. تیم مسئول پروژه

8. طرح و نقاط کلیدی پروژه

9. وضعیت و زمانبندی پروژه

10. جمع‌بندی و دعوت به اقدام پروژه

صرف نظر از ساختار خاصی که برای ارائه‌ی خود انتخاب می‌کنید، خط داستانی شما باید سه هدف اصلی را در برگیرد: چهارچوب موضوع را مشخص کند، چالش‌های اصلی را معرفی و روش مواجهه‌ی شما با مسئله را بیان کند.

حتی کم هم زیاد استاسلایدهای با جزئیات کم

برای همه‌ی ما پیش آمده است پاورپوینتی آماده کنیم که پر از حجمی بی‌انتها از بولِت‌ها، جملات و نمودارها باشد. هرچند احتمالا این موضوع برای خودتان هم واضح است، ولی به نظر بُرنمن استفاده از این روش بزرگ‌ترین و البته متداول‌ترین اشتباه یک سخنران خواهد بود. هرگاه یک سخنران جزییات فراوانی را در اسلایدهای خود فهرست ‌کند،‌ تعداد کمی از مخاطبان قادر خواهند بود تمام این جزییات را درک کنند.

به عقیده‌ی بُرنمن در یک ارائه‌ی عالی تنها باید رئوس مطالب را ذکر کرد. به عنوان مثال سخنرانی‌های استیو جابز به این مشهور بود که او در اسلایدهای خود به جای متن تماما از تصاویر استفاده می‌کرد. گاه استفاده از تصویر یک محصول جدید یا دو یا سه کلمه کلی از اصل ماجرا برای انتقال مفهوم کافی است. بُرنمن در این زمینه می‌گوید: «برخی می‌ترسند از اسلاید‌هایی استفاده کنند که تنها دارای یک کلمه باشد،‌ ولی استفاده از چنین اسلایدهایی یک مزیت بزرگ دارد: مخاطب قادر است پیش از رفتن به موضوع بعدی اطلاعات مندرج در اسلاید قبلی را به راحتی پردازش کند.»

استفاده از این ترفند برای بخش‌بندی ارائه‌ی شما بسیار مفید است. هرگاه می‌خواهید یک موضوع را به انتها رسانده و وارد موضوع بعدی شوید استفاده از اسلایدهای ساده و تک‌کلمه‌ای سبب می‌شود مخاطب داده‌های بخش قبلی را در ذهن خود جمع‌بندی و پردازش کند. با استفاده از این روش مخاطب شما فرصتی می‌باید تا در مورد آنچه به او می‌گویید، تامل کند. بُرنمن در این رابطه این نکته را نیز اضافه می‌کند که «بسیار مهم است که ذهن مخاطب بتواند بر روی یک ایده یا فکر خاص تامل کند. بنابراین اگر ذهن مخاطب خود را با جریان مداومی از کلمات بمباران کنید ذهن او به تدریج خسته می‌شود.»

به عقیده‌ی جیم کُنفالُن، پایه‌گذار و طراح خلاق در استودیوی طراحی ProPoint Graphics در شهر نیویورک، افراد در مواجهه با اسلایدهایی که بیش از اندازه با متن پر شده‌اند، به راحتی از توجه به آنها امتناع می‌کنند. در واقع به نظر او، «چنین اسلایدهایی در ذهن مخاطب به تدریج به تصویر زمینه‌ی نمایشگر تبدیل می‌شوند.» به عبارت دیگر آنها ترجیح می‌دهند تا اینگونه اسلایدها را از دامنه‌ی توجه خود خارج کنند.

مخاطب شما به فرصتی نیاز دارد تا داده‌های دریافتی را هضم کند. بنابراین از درنگ کردن روی یک اسلاید و یا تهیه‌ی اسلایدی که تنها شامل یک تصویر باشد، به هیچ عنوان نترسید. پذیرش خطرهایی از این دست به شما کمک می‌کند ارائه‌ی خود را به راحتی به مخاطب خود عرضه کنید و مانع از آن شوید تا او با نگاهی بی‌حال و سرشار از خستگی به شما و ارائه‌تان زل بزند.

سادگی مهم است: به فکر برندتان باشید

کلیپ آرت دشمن تمام ارائه‌های عالی است. وقتی که برای ارائه‌تان اسلاید درست می‌کنید، قرار دادن کلیپ آرت، جابجایی بین صفحات و هر انیمیشن نخ‌نمای دیگری که به کار ببرید، یک راه ساده برای آلوده کردن نام برندتان است. هرچند استفاده از آنها آسان است، باعث می‌شود برندتان کاملا معمولی و از مد افتاده به نظر برسد. از این گذشته،‌ هرکسی که از مایکروسافت استفاده کند، به همه آن عکس‌ها و کلیپ آرت‌ها دسترسی دارد و به احتمال زیاد همه آنها را جاهای دیگر دیده است.

برنومن می‌گوید: «نباید به سیرک افکت‌ها تبدیل شوید، به همان رنگ‌ها و فونت‌ها قانع باشید و روی پیغام تمرکز کنید. هرچیزی که در پاورپوینت شما قرار می‌گیرد باید دلیلی داشته باشد و هیچ دلیلی برای استفاده از افکت در اسلایدها وجود ندارد.»

همچنین ممکن است در دام استفاده بیش از حد از نمودارها و جدول‌ها برای بیان منظورتان بیفتید. اما اگر این تصویرها برای بیان اطلاعات و پیشبرد اطلاعات لازم نیستند، پس برای در داستان شما هم جایی ندارند. کُنفالُن می‌گوید: «هرچیزی که می‌تواند اختیاری باشد را دور بریزید. اگر محتوای جالبی وجود نداشته باشد، هرکاری که کنید هیچ فایده‌ای نخواهد داشت.»

تمرین، تمرین و باز هم تمرینارائه خود را تمرین کنید

اهمیت سخنرانی شما در کنار پرده‌ی نمایش، دقیقا به اندازه اهمیت اسلایدهای روی پرده‌ی نمایش است. هنگامی که در حال ارائه‌ی پاورپوینت خود هستید حتما کمی حس و حال را نیز به سخنرانی خود اضافه کنید. کارمین گالو، استاد علوم ارتباطات، در ستون ثابت خود در نشریه‌ی بیزنس ویک (Business Week)،‌ نکته‌ای را در این مورد یادآوری می‌کند: «اکثر سخنرانان گمان می‌کنند در حین ارائه‌ی مطالب خود باید کاملا خالی از هر گونه احساس باشند. باید به همه‌ی آنها بگویم،‌ اگر نسبت به محصول یا خدمات خود هیچ اشتیاقی نشان ندهید، ‌چگونه می‌توانید از مخاطبان‌تان چنین انتظاری داشته باشید؟»

تنها روش کاربردی برای افزایش اعتماد به نفس در حین سخنرانی، تمرین است. اگر برای تهیه‌ی مطالب خود 15 ساعت وقت صرف کردید، برای ارائه‌ی آنها نیز باید 15 ساعت وقت صرف کنید. در طول سخنرانی چندان به یادداشت‌های خود تکیه نکنید زیرا مخاطب انتظار دارد سخنران به جای توجه به دست‌نوشته‌هایش، بیشتر به او توجه کند.

کُنفالُن این مسئله را نیز به مشتریانش گوشزد می‌کند که اغلب حضار، بعد از برنامه تنها نکات بسیار کلیدی ارائه‌ی شما را به یاد خواهند داشت، بنابراین نیازی نیست که آنها را با نکات ریز و جزئی سردرگم کنید. بهتر است این جزئیات را در بروشورهایی درج کنید که پیش از سخنرانی بین آنها توزیع می‌کنید.

هدف شما از ارائه‌ی یک پاورپوینت تلاش برای فروش چیزی به مخاطب است، تفاوتی نمی‌کند آن چیز یک ایده یا محصول باشد یا صرفا معرفی خود شما. اگر عنوان ارائه‌ی شما ملال‌آور باشد، نمی‌توانید به این بهانه مخاطبان‌ خود را مجبور کنید که یک ارائه‌ی ملال‌آور را نیز شاهد باشند. کُنفالُن در این مورد اینگونه توصیه می‌کند: «موضوع چه جذاب باشد چه نباشد، شما باید نکات کلیدی بحث را در قالب ارائه‌ی خود تخلیص کنید و برای رسیدن به این هدف استفاده از عنصر اطمینان و اشتیاق در کلام، تنها ابزار شماست.»

0

15 راز افرادی که متقاعد کردن دیگران را خوب بلدند

اینکه یاد بگیریم دیگران را چگونه متقاعد کنیم، خیلی‌ جاها به کارمان می‌آید. یک وقت لازم است رئیس‌تان را با زبان متقاعد کنید که روی فلان پروژه سرمایه‌گذاری کند، گاهی هم پیش می‌آید که با زبان خوش از یک بچه مهدکودکی بخواهید قبل از خواب مسواک بزند یا کسی که قصد خودکشی دارد را از لب سکوی مترو به عقب فرابخوانید. اگر بدانید چطور این زبان را در کام خود بچرخانید که حرف‌هایتان متقاعد‌کننده باشد، خرتان از پل خواهد گذشت. پس بی‌معطلی با ما باشید با 15 راز افرادی که متقاعد کردن دیگران را خوب بلدند.

اصولا به کسی می‌گویند آدم خوش ‌سر و زبان که قادر باشد با چهار کلام حرف زدن آدم‌های دیگر را متقاعد کند کاری که او می‌خواهد را انجام دهند. سلاح مخفی این افراد «فرو کردن خود در دل دیگران» است. با همین زبان 10 سانتی‌متری‌شان کاری می‌کنند که نه تنها شیفته‌ی نظراتشان بشوید، بلکه کشته و مرده‌ی خودشان هم بشوید. لابد می‌پرسید رازشان چیست؟

مخاطب خودشان را می‌شناسند

آدم خوش‌ سر و زبان مخاطب خودش را مثل کف دستش می‌شناسد و از این شناخت برای صحبت کردن به زبان او استفاده می‌کند. اگر بداند طرفش خجالتی است با لحنی آرام سر صحبت را باز می‌کند و اگر بداند مخاطبش پر جنب و جوش و قاطی پاتی است، پرحرارت سخن می‌راند. موقع گفتگو هر کسی قلق خودش را دارد و به کار گیری ظرافت در این راه باعث خواهد شد حرف‌‌هایتان راهی به گوش دیگران پیدا کند.

با آدم‌ها اتصال برقرار می‌کنند

با‌ آدم‌ها اتصال برقرار می‌کنند

اگر مردم بدانند شما چه جور آدمی هستید، امکان اینکه حرفی را ازتان قبول کنند خیلی بیشتر است. تحقیقاتی در همین زمینه در دانشگاه استنفورد برگزار شد و از دانشجویان خواسته شد تا در سر کلاس با یکدیگر به توافقاتی برسند. ابتدا، بدون ارائه هیچ‌گونه دستورالعملی، دانشجویان موفق شدند در 55 درصد از مذاکرات به توافق برسند. اما پس از اینکه به دانشجویان گفته شد قبل از هر گونه مذاکره،‌ پیش‌زمینه‌ای از شخصیت خود را به طرف مقابل ارائه دهید، این میزان به 90 درصد افزایش پیدا کرد.

نکته‌ی کلیدی در اینجا این است که از گیر افتادن در پس و پیش بحث خودداری کنید. کسی که دارید باهاش صحبت می‌کنید یک آدمیزاد است، نه یک حریف یا سیبل تیراندازی. فارغ از اینکه محتوای گفتگوی‌تان تا چه حد متقاعدکننده باشد، اگر نتوانید با طرف مقابل‌ یک رابطه‌ی آدمیزادی تشکیل بدهید، حرفتان هیچ اثری در او نخواهد داشت.

سعی نمی‌کنند حرفشان را زورکی به کرسی بنشانند

آدم‌های خوش‌ سر و زبان اهل زورتپان کردن نظراتشان در حلق دیگران نیستند، در عوض با آرامش و اعتماد به نفس، پرده از روی ایده‌هایشان برمی‌دارند. حرفی که قرار باشد به زور داد و قال به کرسی بنشیند مفت نمی‌ارزد. شیوه‌ی «الان حالی‌ات می‌کنم حق با کیه» در بهترین حالت باعث جیم شدن طرف مقابل خواهد شد.

آدم خوش سر و زبان در گفتگو زیاده‌خواه نیست. حواسش هست که برای حفظ جایگاه فتیله‌‌ی خود را بالا نکشد، چرا که می‌داند زیرک بودن در این است که در دراز مدت قلب آدم‌ها را تسخیر کنی، نه اینکه با بحث کردن فتیله‌پیچشان کنی. اگر در بحثی بودید که بالا گرفت، سعی کنید اعتماد به نفس خودتان را حفظ کنید اما آرامش‌تان را از دست ندهید. عجول نباشید و لجاجت را کنار بگذارید. مطمئن باشید که اگر ایده‌تان واقعا خوب است، کافی‌ است به دیگران وقت بدهید تا آن‌ را به درستی درک کنند.

مثل موش ترسو نیستند

طرف دیگر بوم این است که ایده‌ی خودتان را با ترس و لرز به‌صورت سؤالی مطرح کنید یا طوری آن را بیان کنید که انگار مستلزم تأیید دیگران است. اگر آدم خجالتی‌ای هستید سعی کنید ایده‌هایتان را به شکل خبری و یا «دانستنی‌های جالب» بیان کنید تا مخاطب‌تان را به فکر فرو ببرد. شاخ و برگ‌های اضافی را هم از حرف‌هایتان هرس کنید. کجای «به نظر من» یا «امکانش هست که» باعث خواهد شد حرف‌های شما ترغیب‌کننده‌تر به نظر برسند؟

از زبان بدن مثبت استفاده می‌کنند

زبان بدن

اگر می‌خواهید موقع صحبت کردن ذهن آدم‌ها را درگیر خودتان بکنید، بد نیست از حرکات و حالات بدن و لحن صدای خود آگاه باشید. استفاده کردن از لحن مشتاقانه، باز کردن دست‌ها از یکدیگر، حفظ ارتباط چشمی و متمایل کردن بدن به سمت فردی که دارد صحبت می‌کند، همگی از مثال‌های زبان بدن مثبت به شمار می‌روند. زبان بدن مثل زیرنویسی برای حرف‌های شما عمل می‌کنند. اگر این زیرنویس با صحبت‌هایتان هماهنگ باشد، شنونده مجذوب صحبت کردن شما خواهد شد و حرف‌هایتان راحت‌تر متقاعدش خواهند کرد. پس یکی از رازهای خوش سر و زبانی این است که «چگونه گفتن از چه چیزی گفتن مهم‌تر است».

واضح و دقیق حرف می‌زنند

آدم خوش سر و زبان قادر است محتویات داخل ذهنش را خیلی سریع و واضح برای دیگران بیان کند نه اینکه پت پت کند و حرف‌های اضافه بزند. اگر به چیزی که بر زبان می‌آورید به خوبی احاطه داشته باشید، آنگاه توضیح دادن آن به کسی که با‌ آن موضوع آشنا نیست، کار چندان سختی نخواهد بود. یعنی باید چنان به سوژه‌ی مورد بحث‌تان مسلط باشید که حتی بتوانید آن را به یک بچه‌ی دماغو هم توضیح بدهید.

کاربن نیستند

خود اورجینال‌شان هستند. اصل بودن و راستگویی از ملزومات خوش سر و زبانی است. جنس قلابی مشتری ندارد. آدم‌ها مجذوب کسانی می‌شوند که جنس اصل هستند. به جنس اصل است که می‌توان اعتماد کرد چه می‌خواهد آدم باشد چه چرخ‌گوشت. نمی‌دانم چطور می‌توان به کسی اعتماد کرد که واقعا مشخص نباشد چه جور آدمی هست و چه احساساتی دارد.

آدم خوش سر و زبان خودش را می‌شناسد و به اندازه‌ی کافی هم به خودش اعتماد به نفس دارد که از بیان کردن درونیاتش خجالت نکشد. اگر سعی کنید تمرکزتان را بگذارید روی چیزهایی که شما را به عنوان یک فرد خوشحال می‌کنند، صد برابر جذاب‌تر و خوش سر و زبان‌تر از آن زمانی خواهید شد که زور بزنید کس دیگری باشید تا بلکه نگاه مردم را به خود جلب کنید.

نظرات دیگران را تصدیق می‌کنند

تصدیق کردن دیگران

یکی از تاکتیک‌های قدرتمند خوش سر و زبانی این است که در جایی از بحث و گفتگو نظرات طرف مقابل را تصدیق کنید. به هر حال بی‌عیب و خطا که نیستید و در جاهایی از بحث ممکن است حق با دیگری باشد. تصدیق کردن نظر طرف مقابل، نشانه‌‌ی روشنفکری و اراده‌ی نیکو برای بهتر شدن است. اگر بر خلاف کوالا که به درخت می‌چسبد، با سماجت به حرفتان نچسبید، در واقع دارید به مخاطب‌تان می‌گویید که عمیقا برایش ارزش قائلید. آسمان به زمین نمی‌آید اگر وسط بحث به جای پارازیت-وِل-دادن‌هایی نظیر «اوکی، حتما درست می‌گی!» برگردید و صادقانه بگویید «حق با توئه. منطقی بود حرفت».

حرف زدن مثل پینگ‌پُنگ می‌ماند. خیلی‌ وقت‌ها هم سرویس حریفان در زمین شما می‌خوابد. هیچ پینگ‌پنگ‌بازی هر روز از خواب بلند نمی‌شود به امید اینکه تا آخر عمرش بقیه را 21-0 شکست بدهد. آدم خوش سر و زبان بازنده‌ی بدی نیست که هر وقت حریفش از او امتیاز گرفت راکت را بکوبد روی میز.

سؤال‌های خوبی می‌پرسند

یکی از بزرگترین اشتباهات آدم‌ها در حین صحبت کردن این است که به جای خوب گوش کردن به حرف طرف مقابل،‌ حواسشان به این است که هنوز جمله‌ی یارو به انتها نرسیده، عینهو اژدر زیردریایی حرف خودشان را وِل بدهند. گوششان هیچ ایرادی ندارد؛ در واقع تک تک کلمات را خیلی خوب می‌شنوند، اما صبر نمی‌کنند تا معنی آنها را هم آنالیز کنند.

راه آسانی که برای مهار اژدر وجود دارد این است که میان حرف‌های طرف، راجع به چیزهایی که می‌گوید از او سؤال بپرسیم. آدم‌ها ناراحت می‌شوند که بفهمند به حرف‌هایشان گوش نمی‌دهیم. این سؤال پرسیدن ما فایده‌اش این است که طرف مقابل نه تنها متوجه می‌شود که گل لگد نمی‌کند،‌ بلکه ما آنقدر پیگیر هستیم که اگر جایی رد حرف‌هایش را گم کردیم سعی می‌کنیم با سؤال کردن دوباره خودمان را به او برسانیم. باورتان نمی‌شود که طرف مقابل چه احساس خوبی از حرف زدن خود به دست می‌آورد و این را مرهون شماست. او قطعا دفعه‌ی بعد هم برای صحبت کردن دنبال شما خواهد گشت.

تصویرسازی می‌کنند

تحقیقات علمی نشان می‌دهند که آدم‌ها با تصویرسازی زودتر قانع می‌شوند. آدم‌های خوش سر و زبان گنجینه‌ی قدرتمندی از تصاویر ذهنی دارند که موقع صحبت کردن به خوبی ازش استفاده می‌کنند. وقت‌هایی که موضوعات بیش از حد انتزاعی باشند و نتوان تصویری از آنها ارائه داد،‌ آدم خوش سر و زبان شروع می‌کند داستانی تعریف کند که به ایده‌اش زندگی ببخشد. اگر داستان خوبی تعریف کنید،‌ تصویری از حرف‌های شما در ذهن گیرنده ایجاد می‌شود که به سختی فراموش می‌‌شود و به راحتی به یاد آورده می‌شود.

همان اول کار جلوه‌ی قدرتمندی از خود به جا می‌گذارند

کاراکتر قدرتمند

تحقیقات نشان می‌دهند که بیشتر مردم در همان 7 ثانیه اولی که چشم‌شان به شما می‌افتد، تصمیم‌شان را می‌گیرند که ازتان بدشان بیاید یا خوششان بیاید. از ثانیه‌ی 8 به بعد تا آخر مکالمه، پیش خودشان سبک سنگین می‌کنند که آیا تصمیم اولیه‌شان درست بوده یا نه. خب اینکه خیلی بد است! البته اگر با این قضیه آگاهانه برخورد کنید چه بسا که حسابی به نفع‌تان تمام شود و اسم خودتان را در دفترچه‌تلفن‌ طرف به عنوان یک آدم باحال ذخیره کنید. چیزهایی که باید رعایت کنید عبارتند از: زبان بدن مثبت، حالت ایستادن یا نشستن قدرتمند، محکم دست دادن،‌ لبخند خوشگل و باز بودن شانه‌ها در حین صحبت کردن. این روش تضمینی است.

می‌دانند کِی باید عقب‌نشینی کنند

سخنان ضربتی با مقوله‌ی خوش سر و زبانی به هیچ رقم آبشان در یک جوی نمی‌رود؛ در نتیجه با ملایمت برخورد کنید. تحقیقات نشان داده‌اند که وقتی بخواهید به شیوه‌های اورژانسی آدم‌ها را به موافقت با خود دربیاورید، آدم‌ها ترجیح می‌دهند روی مواضع خودشان بیشتر پافشاری کنند. آژیر زدن شما باعث می‌شود که بیفتند جلوی شما و راه را بهتان ببندند. اگر مو لای درز حرفتان نمی‌رود پس نگران چه هستید؟ آمبولانس را خاموش کنید و اجازه بدهید زمان کار خودش را بکند. معمولا ایده‌های خوب مثل ترشی‌بندری هستند. زمان می‌برد تا جا بیفتند.

آدم‌ها را به اسم صدا می‌زنند

اسم هر کسی بخش جدایی‌ناپذیر هویتش است و موقعی که دیگران آدم را به اسمش صدا می‌زنند احساس خاصی به آدم دست می‌دهد. آدم‌های خوش سر و زبان حواسشان هست هر دفعه که هر شخصی را در حین راه رفتن هم دیدند او را به اسمش صدا کنند، نه اینکه فقط وقت حال و احوالپرسی باهاش اسمش را به کار ببرند. تحقیقات نشان می‌دهند به کار بردن اسم برای خطاب کردن اشخاص باعث می‌شود اعتبارتان پیش آن شخص تأیید شود.

اگر از آن آدم‌هایی هستید که فقط قیافه‌ها یادشان می‌ماند و موقع به خاطر آوردن اسامی ریپ می‌زنند، بد نیست کمی تمرین حافظه کنید تا این نقیصه برطرف شود. اگر دفعه‌ی اولی است که با کسی ملاقات می‌کنید و پس از معرفی اسمش را درست نشنیدید یا همان لحظه فراموش‌تان شد، خجالت نکشید. ارزشش را دارد که برای بار دوم اسمش را بپرسید.

آدم‌های حال‌بِده‌ای هستند

خوش سر و زبان‌ها جایی نمی‌خوابند که زیرش آب بدهد. آنها می‌دانند چطور و کِی سر موضع‌شان سفت و سخت باقی بمانند و در عین حال چه موقعی و چطور آسان بگیرند. اگر همه چیز را دست خودتان بگیرید که باعث خوشحالی بقیه نمی‌شود. چیزهای خوب باید دست بچرخد تا همه احساس خوشحالی کنند. آدم خوش سر و زبان این کار را می‌کند چون می‌داند که در دراز مدت باعث می‌شود احترام آدم‌ها را به دست بیاورد؛ هر چه باشد موفق بودن بهتر از «درست بودن» است.

لبخند می‌زنند

لبخند

آدم‌ها به طور طبیعی (و البته ناخواسته)زبان‌ بدن آدمی که باهاش صحبت می‌کنند را آینه می‌کنند. اگر می‌خواهید دیگران شما را باور کنند و دوست‌تان داشته باشند، موقعی که باهاشان صحبت می‌کنید لبخند بزنید تا آن‌ها هم بی‌اختیار لطف شما را جبران کرده و لبخندی به شما برگردانند. آدم‌های خوش سر و زبان را زیاد در حال لبخند زدن می‌بینید، چون شور و شوق خاصی برای محقق شدن ایده‌هایشان در سر دارند و این خوشحالی‌شان واگیردار است.

 

برگرفته از: linkedin.com

برای حمایت از محتوایی که می‌پسندید، به اشتراک بگذارید:

 
0

چرا پزشکان توصیه می‌کنند به پهلوی چپ بخوابیم؟

چرا پزشکان توصیه می‌کنند به پهلوی چپ بخوابیم؟
 

همه‌ی ما می‌دانیم سلامت جسمی و روانی تا حد زیادی به خواب کافی بستگی دارد. بر اساس تحقیقات بنیاد ملی خواب در ایالات متحده‌ی آمریکا، یک انسان بالغ به 7 تا 8 ساعت خواب شبانه احتیاج دارد. اما آیا می‌دانستید علاوه بر خواب کافی، طرز خوابیدن نیز در افزایش کیفیت خواب و بهبود سلامت بدن مؤثر است؟ در ادامه‌ی این مقاله با ما همراه باشید تا در مورد فواید و معایب وضعیت‌های مختلف خوابیدن بیشتر بدانیم.

خوابیدن به پشت

خوابیدن به پشت موجب می‌شود سر، گردن و ستون فقرات هم‌تراز شده و در وضعیت خنثی قرار بگیرند. این طرز خوابیدن مانع وارد آمدن فشار یا انحنای اضافه به پشت می‌شود.

خوابیدن به شکل ستاره‌ی دریایی (خوابیدن به پشت، دست‌ها بالا)نیز برای پشت مفید است و از چروک و جوش صورت جلوگیری می‌کند. به گفته‌ی دکتر دِکونتی جیمه (Decontee Jimmeh)، متخصص مغز و اعصاب، خوابیدن به پشت از احتمال برگشت اسید معده به مری می‌کاهد. وقتی به پشت می‌خوابید، سر بالاتر از بدن و معده پایین‌تر از مری قرار گرفته و احتمال حرکت مواد هضم شده به سمت بالا کمتر است. اما خوابیدن به پشت شاید در بعضی افراد موجب خروپف شود. علاوه بر این، در خوابیدن به شکل ستاره‌ی دریایی چون دست‌ها بالای سر قرار می‌گیرند، به اعصاب کتف فشار وارد شده و ممکن است ایجاد درد کند.

خوابیدن به پهلوها

خوابیدن به هر یک از پهلوها تأثیرات خاص خودش را دارد، اما از معایب کلی این طرز خوابیدن می‌توان به چروکیدگی پوست و افتادگی سینه‌ها اشاره کرد. خوابیدن به پهلوی راست ممکن است موجب تشدید سوزش معده شود. این در حالی است که خوابیدن به پهلوی چپ اگرچه از شدت سوزش معده می‌کاهد، موجب فشار آمدن به اندام‌های داخلی بدن مانند کبد، ریه‌ها و معده می‌شود. با این حال، به خانم‌های باردار توصیه شده است که برای گردش خون بهتر به پهلوی چپ‌شان بخوابند. به توصیه‌ی ویویان آیزن‌اِشتات (Vivian Eisenstadt)که یک فیزیوتراپیست است، وقتی به پهلوی چپ می‌خوابید، برای زیر سرتان از بالش‌های اِرگونومیک با ضخامت کافی استفاده کنید تا سر و گردن در وضعیت مناسب قرار بگیرند، یک بالش کوچک هم زیر کمرتان بگذارید تا معده به سمت پایین قوس برندارد و یک بالش دیگر نیز بین دو پا قرار دهید.

در مورد خوابیدن به پهلوی چپ به طور خاص در آموزه‌های طب باستانی هندوستان موسوم به آیوروِدا (Ayurveda)صحبت شده است. در ادامه، به طور خلاصه به بررسی فوایدی می‌پردازیم که بر اساس این طب هزاران ساله در نتیجه‌ی خوابیدن به پهلوی چپ حاصل خواهند شد. پیش از مرور این موارد لازم به ذکر است که آنچه طب آیورودا در مورد خوابیدن به پهلوی چپ ذکر می‌کند، ممکن است در قسمت‌هایی با آموزه‌های طب سنتی ما و نتایج برخی پژوهش‌های علمی پیرامون تأثیرات وضعیت‌های مختلف خوابیدن مغایرت داشته باشد، بنابراین باید تاکید کنیم که برای بهینه‌ترین وضعیت خوابیدن بهتر است با پزشک خود مشورت کنید و صرفا به این مقاله اکتفا نکنید. اما فواید خوابیدن به پهلوی چپ از نظر طب آیورودا چیست؟

1. تقویت عملکرد دستگاه لنفاوی

عملکرد دستگاه لنفاوی را تقویت می‌کند

بر اساس طب آیورودا، چون سمت چپ بدن سمت غالب غدد لنفاوی است، خوابیدن به پهلوی چپ موجب تصفیه‌ی بهتر سموم، مایع لنف و مواد زائد از طریق مجرای صدری و گره‌های لنفی خواهد شد. این در حالی است که گفته می‌شود خوابیدن به پهلوی راست از عملکرد دستگاه لنفاوی می‌کاهد. وقتی دستگاه لنفاوی نتواند کارآمد عمل کند، در تصفیه‌ی سموم و حرکت مایع لنف در بدن اختلال ایجاد شده و زمینه‌ی بروز بیماری‌های مهلک به دلیل تجمع سموم افزایش می‌یابد. عده‌ای از دانشمندان غربی معتقدند خوابیدن به پهلوی چپ به دفع مواد زائد از مغز نیز کمک می‌کند.

2. تسهیل فرآیندهای گوارشی

فرآیندهای گوارشی را تسهیل می‌کند

خوابیدن به پهلوی چپ به دلیل جاذبه‌ی زمین در تسهیل فرآیندهای گوارشی مؤثر است. خوابیدن به پهلوی چپ موجب می‌شود محتویات روده‌ی بزرگ راحت‌تر حرکت کند تا در اجابت مزاج دچار مشکل نشوید. همچنین، چون معده و پانکراس در سمت چپ بدن واقع شده‌اند، این اندام‌ها وقتی به پهلوی چپ می‌خوابید در طول خواب نیز در وضعیت طبیعی خود قرار خواهند داشت. این امر خود موجب تداوم ترشح آنزیم‌های پانکراسی و دیگر فرآیندهای گوارشی می‌شود.

3. مناسب برای زنان باردار

بهترین طرز خوابیدن برای زنان باردار است

در طب آیورودا به ویژه به زنان باردار توصیه شده است که به پهلوی چپ بخوابند تا گردش خون بهتری در ناحیه‌ی قلب داشته باشند. ناگفته نماند که تأثیر خوابیدن به پهلوی چپ روی عملکرد قلب در افراد غیرباردار محل مناقشه است. این طرز خوابیدن علاوه بر اینکه از فشار وارد آمده بر کمر می کاهد، موجب خواهد شد که رحم به کبد فشار وارد نکند و در نتیجه، جریان خون به رحم، کلیه‌ها و جنین افزایش یابد. با این حال زنان باردار حتما باید در این باره با پزشک خود مشورت کنند.

4. کاهش سوزش معده

نتایج یک پژوهش علمی نشان داده است که خوابیدن به پهلوی چپ موجب کاهش علائم رفلاکس معده می‌شود، چرا که معده در سمت چپ بدن واقع شده است. در این پژوهش مشاهده شد که علائم رفلاکس معده در اثر خوابیدن به پهلوی راست تشدید می‌شوند. با توجه به اینکه تأثیر گفته شده در کاهش سوزش معده تقریبا سریع اتفاق می‌افتد، چنانچه از آن دسته افرادی هستید که بعد از صرف غذا دچار این حالت می‌شوید، می‌توانید 10 دقیقه به پهلوی چپ دراز بکشید تا از شدت سوزش کاسته شود.

5. تسکین درد کمر

درد کمر را تسکین می‌دهد

 

این طب سنتی به افرادی که از درد مداوم در ناحیه‌ی کمر رنج می‌برند، توصیه کرده است که به پهلوی چپ بخوابند. این طرز خوابیدن از فشار وارد آمده بر ستون فقرات می‌کاهد و در نتیجه، فرد احساس راحتی بیشتری می‌کند و خواب شبانه‌ی باکیفیت‌تری خواهد داشت.

توجه

آنچه در مورد فواید خوابیدن به پهلوی چپ در طب آیورودا آمده است، در پاره‌ای از موارد با آموزه‌های طب سنتی کشور ما و نیز برخی پژوهش‌هایی که پیرامون تأثیرات وضعیت‌های مختلف خوابیدن انجام شده‌اند، مغایرت دارد. شاید با خواندن فوایدی که آیورودا ذکر کرده است، ترغیب شده باشید که از این پس به پهلوی چپ بخوابید، اما به شما توصیه می‌کنیم که در انتخاب این طرز خوابیدن عجله نکنید. به ویژه افراد مبتلا به بیماری‌های قلبی، آپنه خواب (وقفه‌ی تنفسی در خواب)، آب‌سیاه و سندرم تونِل کارپ لازم است محتاط‌تر عمل کنند، زیرا خوابیدن به پهلوی چپ در این افراد ممکن است فواید گفته شده را نداشته باشد. اگر هم در مورد اینکه خوابیدن به کدام پهلو برای سلامتی ‌بدن مفیدتر است تردید دارید، حتما در اسرع وقت با یک پزشک مشورت کنید.

نکته‌ی دیگر اینکه خوابیدن به پهلوها آن هم به شکل جنینی موجب ایجاد کشیدگی در ناحیه‌ی پشت و مفاصل می‌شود، به ویژه اگر چانه و زانوها را به سمت قفسه‌ی سینه داخل بکشید. به گفته‌ی دکتر هومن مِلامِد (Hooman Melamed)، جراح ستون فقرات، بهتر است تا حد امکان از خوابیدن به پهلوها به شکل جنینی پرهیز شود، زیرا مطلوب است که کتف و گردن حین خواب در یک راستا قرار بگیرند.

خوابیدن روی شکم

خوابیدن روی شکم هرگز توصیه نمی‌شود، چرا که انحنای طبیعی ستون فقرات را به هم ریخته و قوس بیش از حد ایجاد می‌کند. در نتیجه‌ی این تأثیر، فشار وارد آمده بر مفاصل و ماهیچه‌ها افزایش یافته و موجب بروز احساس درد، بی‌حسی یا سوزش خواهد شد. این طرز خوابیدن به دلیل باز نگه داشتن قسمت‌های بالایی مجاری تنفسی از خروپف جلوگیری می‌کند. اما وقتی روی شکم می‌خوابید، چون سر به مدت طولانی یک وَری قرار می‌گیرد، خیلی زود احساس درد خواهید کرد. این طرز خوابیدن به ویژه برای افراد مبتلا به درد گردن و پشت مناسب نیست.

نتیجه

به هر طرزی که بخوابید فواید و معایب خاص خودش را دارد، اما چنانچه به بیماری خاصی مبتلا هستید که طرز خوابیدن می‌تواند در بهبود یا تشدید علائم بیماری مؤثر واقع شود، توصیه می‌کنیم در مورد اینکه کدام طرز خوابیدن مناسب حال شماست، حتما با یک پزشک مشورت کنید.